حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده فهیمه گلستانه
- استاد راهنما رضا اکبریان رضا اکبری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1390
چکیده
از دید ملاصدرا ایمان ازجنس ادراک است و حقیقت ایمان عبارت است از علم به خداوند تبارک و تعالی، صفات و افعال، و ... است. ملاصدرا ایمان را مساوق حکمت می داند و بارها تأکید می کند که منظور وی از حکمت، علم فلسفه متداول میان علما نیست؛ بلکه مراد او از حکمت نوری است الهی که بر قلب فرد از جانب خداوند تابیده می شود و به وسیله این نور، او بر حقایق اشیاء و در رأس آنها اسماء و صفات خداوند علم می یابد. ملاصدرا برای نظر خود مبنی بر این که اصل و حقیقت ایمان، علم و معرفت است، دلایلی دارد. اول این که؛ از دیدگاه وی، ایمان حقیقی ایمانی است که توسط آن انسان نزد خداوند کرامت و تقرب پیدا می نماید و از گروه فرشتگان مقرب الهی می گردد. از آن جا که حقیقت انسان را روح او که همان نفس ناطقه انسانی است، تشکیل می دهد و در مقام او مقرر گشته است که کمال او به واسطه حرکت از حد هیولانی و رسیدن به سر حد عقل بالفعل که جوهری است عقلی و نورانی، حاصل شود لذا از دیدگاه او ایمان حقیقی به واسطه دقت نظر در حقایق موجودات و تدبر و تفکر در آیات وجودی خداوند در زمین و آسمانها حاصل می گردد. دوم این که؛ ملاصدرا معتقد است که زندگی انسان بعد از مرگ ، بر اساس معارف و دانش های الهی و تصدیق به حقایق اشیاء ـ آن چنان که هستند ـ می باشد. زیرا ساختمان آن دنیا بر شناخت حق تعالی است؛ پس عالم آخرت عالمی است ادراکی و منزلی است زنده و از جنس علم و معرفت الهی. ملاصدرا اگر چه عمل صالح را شرط لازم برای رسیدن به این نوع معرفت برهانی یا شهودی می داند، اما در عین حال سهم عمل را در رسیدن به ایمان حقیقی تنها در حد علت معده می داند و معتقد است که در اصل، راه رسیدن به سعادت آخرت همان کسب علم است نه عمل. البته از دید ملاصدرا، تحقق ایمان بدون عمل چنان چه گفته شده تنها در مقام ثبوت صحیح است ولی در مقام اثبات عملا وجود خارجی ندارد؛ زیرا حقیقت و ماهیت روح انسان به گونه ای است که او تنها با کمک اعمال و مجاهدات شرعی، به حقیقت معارف الهی نائل می شود. علامه ایمان را از سنخ علم نمی داند، اما ایمان را به گونه ای تعریف می کند که برای درک دقیق آن، هم پای علم به میان می آید و هم پای عمل. علامه ایمان را گرایش نفس به سمت ادراک تعریف می کند. او ایمان را مرتبه ای متأخر از علم می داند و معتقد است که ایمان وقتی شکل می گیرد که نفس علم و معرفت را با خشنودی قبول کند و به آن ملتزم شود. او ایمان را از سنخ گرایش می داند و از آن جا اولین و اصلی ترین نمود گرایش، در عمل معلوم می شود و انسان پس از پذیرش آن علم، سعی در عمل بر طبق آن دارد، ایمان را التزام عملی تعریف می کند. علامه طباطبایی برای روح انسان سه جنبه در نظر می گیرد. یکی جنبه حکمت نظری که به ادراک هست و نیست ها می پردازد، دیگری جنبه حکمت عملی که به ادراک بایدها و نبایدهای عملی می پردازد و جنبه سوم که جنبه غیرادراکی وجود انسان است و تمام اعمال و گرایشات صحیح انسان در این قسمت قرار می گیرد. اگر چه ایمان از دید علامه مربوط به عقل عملی وجود انسان است، اما تحت تدبیر شوون مختلف عقل نظری یعنی وهم، خیال و عقل اداره می شود. ایمان از دید علامه نوعی گرایش است که به وسیله عقل رهبری می شود. به همین دلیل متعلق آن علوم و ادراک است. این نوع گرایش که اراده نامیده می شود دارای مراتب مختلفی است. از سوی دیگر هر کششی متضمن نوعی کوشش است که آن کوشش در جهت توجه به محبوب و انقطاع از غیر او صورت می گیرد و بدین ترتیب ایمان از دید علامه اگر چه در اصل و حد خود، از جنس گرایش است، اما قرین جدایی ناپذیر علم و عمل می باشد. از دیدگاه علامه راه رسیدن به ایمان حقیقی، شناخت نفس است و راه رسیدن به چنین شناختی علم نافع و عمل صالح است و اساسا رسیدن به ایمان از دیدگاه علامه از رهگذر عمل صالح صورت می پذیرد. در واقع چنان چه گفته شد، نقطه اوج اختلاف نظر علامه با ملاصدرا، در همین قسمت ظهور می کند. یعنی بر خلاف ملاصدرا که در باب ایمان حقیقی، اصالت را به کسب علم و معرفت می دهد و عمل را بنده و خدمت گذاری در راه رسیدن به این معرفت تلقی می کند، علامه معتقد است که اساسا حقیقت ایمان، به واسطه عبادت و عمل صالح به دست می آید.
منابع مشابه
حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
علامه طباطبایی وجود انسان را مرکب از سه وجود متناظر با عوالم سهگانه جهان آفرینش میداند. از نظر او انسان توسط حواس با عالم محسوسات، توسط خیال با عالم خیال و توسط عقل با عالم عقل ارتباط برقرار میکند. در حالی که ملاصدرا عوالم ثلاثه را عقل، نفس و طبیعت میداند و در قوس صعود، عالم مثال را در پرتو نفس و اشتداد وجودی آن تبیین میکند. از نظر ملاصدرا عمل امری عرضی و تبعی است و آنچه باقی است نفس و ملک...
متن کاملحقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
علامه طباطبایی وجود انسان را مرکب از سه وجود متناظر با عوالم سهگانه جهان آفرینش میداند. از نظر او انسان توسط حواس با عالم محسوسات، توسط خیال با عالم خیال و توسط عقل با عالم عقل ارتباط برقرار میکند. در حالی که ملاصدرا عوالم ثلاثه را عقل، نفس و طبیعت می داند و در قوس صعود، عالم مثال را در پرتو نفس و اشتداد وجودی آن تبیین می کند. از نظر ملاصدرا عمل امری عرضی و تبعی است و آنچه باقی است نفس و ملک...
متن کاملحقیقت ایمان ازنظر ملا صدرا و علامه طباطبایی
ایمان، در حقیقت یکی از دو فصل ممیز انسان است و انسان با بهره مندی از ایمان و علم به مراتب عالیهء کمال می رسد. از این رو شناخت "حقیقت ایمان " برای بشر ضروری و مفید است. این مقاله بر آن است که حقیقت ایمان را از دیدگاه دو فیلسوف عالم تشیع یعنی صدرالمتألهین شیرازی و علامهء طباطبایی بررسی کند و نظر این دو فیلسوف شرق را در این خصوص جویا شود. با مراجعه به کتاب های این دو فیلسوف الهی روشن می شود که ملأ...
متن کاملحقیقت ایمان و ابعاد آن از دیدگاه شهید ثانی، ملاصدرا و علامه طباطبایی
در این پایان نامه به بررسی « حقیقت ایمان و ابعاد آن از دیدگاه شهید ثانی، ملاصدرا و علامه طباطبایی» پرداخته شده است. که هر یک از این متفکران نظراتی را در مورد ماهیت ایمان و ارتباط آن با اراده، عقل، عمل ، و سپس مراتب آن ذکر کرده اند. شهید ایمان را تصدیق و باور قلبی معرفی کرده اند و آن را به دو بخش ایمان عرفی و شرعی تقسیم نموده اند. از نظر شهید ایمان حقیقتی برخاسته از تصدیق قلبی است و این ایمان ا...
15 صفحه اولمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023